One of These Nights

۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

کلا در هر برهه ای از زمان تو زندگی من یه عنتری هست که هر روز زنگ بزنه 

بگه بیا بریم بیرون :/ 

جالب اینجاس که تمامی این عناتر نمیفهمن من حوصله بیرون رفتن ندارم :/ 

هرچقدرم بپیچونم باز فرداش زنگ میزنه یارو ^^ 

خدایا ناموسی بکش بیرون ^^

دختری که ناز میکنه رو اگه واقعا براتون مهمه بهش اهمیت بدید. 

اما پسری که ناز میکنه رو چه براتون مهمه چه براتون مهم نیس برینید بش :/ .. 

ناموسا نمیشه یه کمپین " نه به دید و بازدید عید " بذارین ؟؟ 

یعنی واقعا امسال حوصله دیدن هیچکدومشونو ندارم. 
داشتم با یه کهنه قرمزی دیوارُ خشک میکردم

خوب که نگاه کردم دیدم کهنه به چشمم آشناست 

یکم که بیشتر نگاه کردم کاشف به عمل اومد که تک پوش مورد علاقه 2-3 سال پیشمه :-/ 

مادر ^^ ...

یعنی چیزی بدتر از این نیست که جواب تلفن یکی رو که حوصلشو نداری ندی، بعد که با یه خط ناشناس زنگ بزنه جواب بدی.




همین که من امسال به صورت خودجوش دارم تو خونه تکونی کمک میدم یعنی کلا شدم یه آدم دیگه !  

نمیدونم، شایدم واسه اینه که خونه رو عن برداشته :/ ... 



+ کاشکی میشد تو پستا از اسمایلی استفاده کرد ! 
+ ناموسا اونجور که یه اسمایلی منظور آدم رو میرسونه هیچی نمیتونه ! -__-

بنده تصمیم گرفتم که کرییر (Career) خوذمو به عنوان یه نویسـ(عن)ـده از همین ثانیه آغاز کنم ! 

ایشالا پا بگیره این بلاگ به حق پنش تن :| 



+ عَ این قالب همچین خوشم نمیومدا !!؟ ولی خب دیگه فعلنده همینه 

+ این بلاگ چقد خنزر پنزر داره ناموسا، محیطش اصلن فرندلی نیست